قیطریه؛ گورستان باستانی
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۵۴۷۲۷
کاوشهای رسمی باستانشناسی در تپه قیطریه توسط سیفالله کامبخشفرد طی سالهای ۱۳۵۰-۱۳۴۷ ش صورت گرفت؛ درحالیکه کشف اتفاقی نخستین آثار از این منطقه به ۱۲۷۹ش/۱۹۰۰م بازمیگردد. بنا به اظهارات جان کرتیس، در مارس۱۹۰۱، مجموعهای از آثار باستانی توسط ارنست آملیوس رنی که میان سالهای ۱۹۰۰-۱۸۹۷م از کارمندان سفارت انگلستان در تهران بود، به موزه بریتانیا اهدا شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
براساس نخستین آمارهای ثبتی، این اشیا در مارس۱۹۰۰ در تپهای ماسهای نزدیک باغ ییلاقی انگلیسیها در قلهک، نزدیک تهران کشف شده بودند. این مجموعه شامل ۳شیء مفرغی، مربوط به اواخر هزاره ۲قم و ۷ظرف سفالی خاکستریرنگ، مربوط به عصر آهن اول (۱۵۰۰-۱۲۰۰قم) بود. کرتیس معتقد است که این اشیا شباهتی بسیار به اشیای یافتشده در تپه قیطریه دارند و میتوان چنین نتیجه گرفت که به احتمال فراوان، این اشیا نیز از تپه قیطریه بهدست آمدهاند. پس از آن در ۱۳۱۸ش، گوری باستانی توسط مقنیان و کارگران ساختمانی که مشغول کار بودند، در باغ مهدیقلی خان هدایت، از رجال دوره قاجار و پهلوی اول، در دروس کشف شد و تعدادی ظروف از این گور بهدست آمد که با مداخله موزه ایران باستان، نیمی از آنها به صاحب باغ واگذار شد و نیمی دیگر به موزه انتقال یافت.
در اواخر پاییز۱۳۳۷ش، در حین ساختوساز ساختمان در تپه قیطریه، آثاری از گورستانی ۳۲۰۰ساله کشف شد. کامبخشفرد از طرف اداره کل باستانشناسی و فرهنگ عامه بهعنوان سرپرست هیات باستانشناسی، ماموریت یافت تا در این تپه به کاوش بپردازد. این کاوشها طی سالهای ۱۳۵۰-۱۳۴۷ ش ادامه یافت؛ اما تنها گزارش حفاریهای سالهای ۱۳۴۸- ۱۳۴۷ ش ارائه شد.
محوطه کاوششده در این تپه با مساحتی حدود ۵۰۰۰متر، در بخش جنوبی باغ خانم صارمالدوله قرار داشت. طی این حفاریها، ۳۵۰ گور باستانی کشف شد که همه آنها در عمقی میان ۳۰ تا ۱۰۰سانتیمتر از سطح تپه قرار داشتند. از این گورها ۲۵۰۰ظرف و تعدادی ابزار و زیورآلات مفرغی بهدست آمد. گورستان کشفشده در این تپه بسیار وسیع بود و مساحتی بالغ بر ۱۵۰۰۰متر را دربرمیگرفت که این خود میتواند شاهدی بر اقامت طولانیمدت در این منطقه باشد. خاک تپه قیطریه از بقایای آبرفتی و توأم با آهک است؛ بهگونهایکه به نظر میرسد از گذشتههای دور و دوره باستان نیز قابل کشت و زراعت نبوده است و شاید به همین سبب، گذشتگان این تپه را به گورستان اختصاص داده بودند. میزان آهک موجود در خاک این تپه به قدری است که بیشتر آثار سفالی کشفشده از گورهای آن، دارای قشری از آهک بوده که بهسختی زدوده میشدند. عمده سفالهای کشفشده در تپه قیطریه از نوع سفال سیاه - خاکستری لولهدار و پایهدار با نقش داغدار است که این نوع سفال پیش از آن نیز از دروس، چیذر و همچنین تپهحصار دامغان، خوروین، سیلک کاشان، گیان نهاوند، حسنلوی آذربایجان و گویتپه ارومیه بهدست آمده بود و با آنها قابل مقایسه است.
به عقیده برخی از باستانشناسان، این نوع ظروف توسط اقوامی که بهسبب فشارهای خارجی به سمت غرب و جنوب غربی رانده شدهاند، از شمال و شمالشرقی به ایران وارد شده است که این نظر، ویرانی تپهحصار دامغان را نیز توجیه میکند. احتمال آن وجود دارد که این اقوام تیرهای از اقوام هندوایرانی بودهاند که در اواخر هزاره ۲قم، از شرق و غرب دریای مازندران به ایران وارد شده و در این سرزمین سکنی گزیده باشند. افزون بر ظروف سیاه-خاکستری، نمونههای پراکندهای از سفالهای قرمز با نقوش سیاه تمدن چشمهعلی نیز در این تپه یافت شد که این امر میتواند دلیلی بر وجود تمدنی کهنتر با قدمتی در حدود ۶۰۰۰سال، در این ناحیه باشد.
دفن اموات در این گورستان بهصورت جنینی با دست و پای جمعشده و چمباتمهای انجام میشده است؛ درحالیکه نحوه قرارگرفتن آنها تابع هیچ قاعدهای نبوده و گاهی به سوی شرق و گاهی به سوی غرب صورت میگرفته است. این امر فرضیهای را به ذهن متبادر میکند که برپایه آن، در این تپه مردگان را در جهت تابش خورشید دفن میکردند؛ ضمن آنکه نقش خورشید بهصورت چهار دایره موازی و تودرتو بر روی ظروف این تپه نیز خود میتواند نشاندهنده اهمیتی باشد که این مردمان برای خورشید قائل بودهاند. کشف دکمههای لباس، سنجاق و زیورآلات و حتى خنجرهایی که احتمالا همراه متوفی بوده، گواهی است بر این مدعا که ساکنان این تپه باستانی اموات خود را با لباس دفن میکردند. در این گورها کنار مردگان، ظروف سفالینِ پر از غذای خشکشده و استخوان حیوانات اهلی مانند گوسفند وجود داشته است. ازاینرو، به نظر میرسد که این مردم به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتهاند.
افزون بر این، سرنیزههایی برنزی را در کنار مردگان رو به آسمان قرار میدادند تا به این وسیله از متوفی دفاع کرده باشند. براساس اظهارات حفار این تپه، تعداد سفالهای دفنشده در هر گور میان ۵ تا ۲۰قطعه بوده است. اما در بیشتر این گورها تعداد این ظروف بهطور میانگین ۷ تا ۸قطعه شمارششده و ازآنجاکه تعداد سفالهای اهداشده توسط رنی به موزه بریتانیا نیز ۷قطعه بوده، میتوان نتیجهگیری کرد که این ظروف هم تماما از یک گور بهدست آمده است. در این تپه باستانی هیچگونه آثار معماری بهدست نیامده است، مگر در محوطه مقابل دیوار شرقی بوستان قیطریه که به نظر میرسد ساکنان باستانی آن، اختلاف سطح در صخرههای طبیعی و سنگی این منطقه را برای استقرار خیمههای خود مسطح و هموار کردهاند. از این امر، چنین میتوان نتیجهگیری کرد که ساکنان این منطقـه تا دو، سه سـده پس از استقرار، به ساخت بنا نپرداخته و به زندگی شبـانی و دامداری خود ادامه دادهاند.
مآخذ:
ستوده، منوچهر، جغرافیای تاریخی شمیران، تهران، ۱۳۷۴
طلایی، حسن، باستانشناسی و هنر ایران در هزاره اول قبل از میلاد، تهران، ۱۳۸۷
کامبخشفرد، سیفالله، آثار تاریخی ایران، تهران، ۱۳۸۰
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیطریه گورستان باستانی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل تپه قیطریه باستان شناسی کشف شده کشف شد گور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۵۴۷۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لحظه دوست داشتن و دوست داشته شدن، لحظه واقعی زندگی است
به گزارش خبرنگار مهر، مراسم بزرگداشت حکمت الله ملاصالحی عصر روز سه شنبه چهارم اردیبهشت ماه در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
یکی از سخنرانان این مراسم اصغر دادبه، استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی بود که به دلیل عدم حضور در جلسه ویدئوی کوتاهی برای این نکوداشت تهیه کرده بود و در بخشی از این مراسم پخش شد.
دادبه گفت: من اندکی فلسفه میدانم، او برای شنیدن پیام مام وطن بسیار آمادهتر از کسانی است که با فلسفه آشنایی ندارند. من با آنکه شیفته شعر هستم اما میگویم بی فلسفه هرگز نمیتوان زیست و در هیچ زمینهای کاری جدید انجام داد.
وی افزود: آشنایی من با ملاصالحی بسیار کهن است و مام میهن ما در بسیاری از دورانها دلش خونین بود و فرزندانش دل خونین او را التیام دادهاند. یکی از این فرزندان حکمتالله ملاصالحی است.
استاد فلسفهٔ اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی سپس ادامه داد: آن همه کوشش برای توضیح تاریخ ایران برای تبیین این معناست که بگوئیم، فلسفه هنر برای چیست و چگونه به امروزمان مدد میرساند. به نظر من تخت جمشید، خرد مجسم ایرانی است. روح حکمت ایرانی در تخت جمشید حاضر است. پیام مام میهن به نیکی از سوی حکمتالله ملاصالحی شنیده شده است و او به مدد فلسفه باستانشناسی را تبیین میکند.
دیندار آزاده و با کرامت
محمد رضا زعیم حسینی عضو انجمن علمی باستان شناسی که اجرای این مراسم را هم به عهده داشت در بخش پایانی مراسم گفت: بنده نزدیک به سه دهه است که در فضای غیرآکادمیک با آقای ملاصالحی معاشرت دارم. ایشان آن گونه زیسته که میاندیشد و آنگونه میاندیشد که زیسته است. متأسفانه در فضای دانشگاهی ما خیلی از دانشگاهیها به حقیقت متعهد نیستند بلکه به نظریهها و روشهایشان متعهد هستند. آقای ملاصالحی کسی است که به حقیقت متعهد است وکمتر دانشگاهی ای این چنین است. علاوه بر این نگاه جامع ایشان به ایران خیلی مهم است. از این جهت که نگاه ایشان به ایران یک ویژگی هولوگرامیکی دارد به این معنا که ایران منهای یک اپسیلون، ایران نیست.
وی افزود: کلام آقای ملاصالحی فریاد رسای همه ایران دوستان در برابر حماقتهایی است که میخواهند ایران را از پا در بیاورند. صدای ایشان فریاد رسای انسان ایرانی برای شرافتمندانه زیستن است. حکمت الله ملاصالحی یک دیندار همراه با آزادی، عدالت و کرامت است.
احساس شرم و علو را توأمان دارم
اما آخرین سخنران این مراسم حکمت الله ملاصالحی، استاد تمام دانشگاه تهران و مدرس مدعو دانشگاه آتن بود. وی در سال ۱۳۹۴ چهارمین نشان دکتر عزتالله نگهبان را دریافت کرد.
ملاصالحی در پایان این مراسم ضمن تشکر از حاضرین و سخنرانان گفت: هیچ وقت اندازه الان خجالت نکشیده بودم. من بسیار شرمم شد چون مهترانی در مجلس درباره منِ کهتر سخن گفتند و صفت نیک خودشان را به من نسبت دادند. من حتی در حد یک دانشجوی کوچک هم نیستم. از خانم آموزگار که در محضرشان طلبگی کردم بسیار تشکر میکنم. همچنین از آقای دادبه که از دوران دانش آموزی استاد من بودند تشکر میکنم، از ایشان هم بسیار چیزها آموختم. صدای آقای صدوقی سها را برای اولین بار در رادیو فرهنگ شنیدم و همیشه دوست داشتم ایشان را ببینم و بعد از دیدارمان از ایشان هم بسیار آموختم. همچنین از آقای رحمتی قرآن و عرفان بسیار و از آقای بهشتی که یک ذهن ریاضی و هندسی دارند بسیار آموختم. بنده بارها خواستم که این مراسم برگزار نشود اما آقای زعیم قبول نکردند و زعامت جلسه را به عهده گرفتند.
وی افزود: حس و کششی در لایههای زیرین هستی ما به سوی دوست داشتن و دوست داشته شدن است که هر بار خیزش میکند در درون ما چنان حس سروری ایجاد میشود که فکر میکنیم معنای واقعی زندگی همان لحظه است. بنده زمانی که در یونان درس میخواندم متوجه شدم که در فلسفه و حکمت این حس چقدر وسیع است. بنابراین بنده علیرغم همه خجالتی که کشیدم احساس علّو هم میکنم.
این باستانشناس پیشکسوت در ادامه به موضوع فلسفه هنر و مقوله زیبای شناسی پرداخت و گفت: زیبایی شناسی مقولات زیادی دارد اما زیبایی و جلال دو عنصر اصلی آن هستند. زیبایی یعنی تناسب میان ماده و صورت با معنا و جلال یعنی تقابل میان صورت و معنا. متأسفانه ما نام معماران تخت جمشید را نمیدانیم اما میدانیم که یکی از شاهکارهای معماری ایران است. چون هر دو مقوله زیبایی، جلال را یکجا دارد. این ظرافت در معماری بارگاه امام رضا هم دیده میشود.علاوه بر اینکه، این تقابل و تناسب در موسیقی ایرانی هم وجود دارد.
ملاصالحی بیان کرد: حالا اگر از این منظر به محفلی که امشب برایم برگزار شد نگاه کنیم بهتر میتوانید متوجه احساس شرم، علّو و شعف بنده شوید.
در پایان این مراسم با حضور همسر ملاصالحی و پیشکسوتان حوزه باستان شناسی، جوایز و یادگاریهایی از طرف خانه اندیشمندان علوم انسانی و سایر مراکز و انجمنهای علمی که در برگزاری این مراسم نقش داشتند به حکمت الله ملاصالحی اهدا شد.
کد خبر 6087873 سارا فرجی